علیزاده طباطبایی، وکیل خانوادههای قربانیان سرنگونی هواپیمای اوکراینی، فاش کرد که نماینده دادستان در واکنش به اعتراضات خانوادهها گفته است: «زدیم که زدیم، خوب کاری کردیم که زدیم.»
این جمله نه تنها بیاحترامی آشکار به خانوادههای قربانیان است، بلکه عمق بیمسئولیتی مقامات جمهوری اسلامی را نمایان میکند.
طباطبایی همچنین اعلام کرد که تغییر ۳۶۰ درجهای پدافند موشکی به دستور چه کسی بوده، هرگز مشخص نشده و از سردار حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه، حتی یک بار هم تحقیق نشده است.
بیعدالتی در پرونده؛ خانوادهها همچنان منتظر پاسخ
پرونده سرنگونی هواپیمای اوکراینی پس از گذشت بیش از سه سال، همچنان بلاتکلیف مانده است.
طباطبایی اظهار داشت که خانوادهها بارها اعتراضات خود را نسبت به روند دادرسی اعلام کردهاند، اما نه تنها به خواستههایشان توجه نشده، بلکه حقایق نیز عمداً پنهان شده است.
او افزود: «حتی شایعاتی مبنی بر بیرون کشیدن فردی از پای هواپیما مطرح بود، اما این موضوعات بهطور کامل نادیده گرفته شد.»
سردار حاجیزاده و قرار منع تعقیب؛ آیا عدالت قربانی شد؟
یکی از نکات جنجالی این پرونده، صدور قرار منع تعقیب برای سردار حاجیزاده است.
علیزاده طباطبایی تاکید کرد که نه تنها از او تحقیق نشده، بلکه دادستانی حتی به خانوادهها اجازه دسترسی به بخشهایی از پرونده را نداده است.
پروندهای بلاتکلیف؛ نماد بیکفایتی نظام
بیش از سه سال از سرنگونی هواپیمای اوکراینی میگذرد، اما این پرونده همچنان بلاتکلیف باقی مانده است.
تغییر ۳۶۰ درجه پدافند موشکی و عدم تحقیق از سردار حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه، تنها بخشی از ابهامات این پرونده هستند.
علیزاده طباطبایی تاکید کرده که هیچ شفافیتی در این پرونده وجود نداشته و خانوادههای قربانیان تنها با دروغهای مداوم مواجه شدهاند.
مردم به دنبال سقوط نظام؛ پایان بازی نزدیک است
تحلیلگران معتقدند که ناکامیهای نظام در مدیریت اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی، مردم را به سمت هدفی روشن سوق داده است: سقوط جمهوری اسلامی.
پروندههایی مانند سرنگونی هواپیمای اوکراینی، فساد گسترده، و سرکوب اعتراضات تنها شعلههای این خشم عمومی را شعلهورتر کردهاند.
مردم دیگر تنها به دنبال عدالت در پروندههای خاص نیستند؛ آنها سقوط کامل نظام را خواستارند، چرا که جمهوری اسلامی را منبع تمامی بحرانها میدانند.
آیا پایان نظام جمهوری اسلامی نزدیک است؟
اعتراضات گسترده، همراه با انزوای بینالمللی و فساد سیستمی، جمهوری اسلامی را در وضعیت بحرانی بیسابقهای قرار داده است.
مردم با وجود سرکوبهای شدید، روزبهروز خواستههای خود را با صدای بلندتری مطرح میکنند.
سقوط جمهوری اسلامی دیگر یک احتمال نیست؛ بلکه مسیری است که جامعه ایران به سرعت به سمت آن حرکت میکند.
پروندههایی مانند هواپیمای اوکراینی تنها نشاندهنده عمق فساد و بیاخلاقی این نظام است و به انگیزهای برای مبارزه مردم تبدیل شده است.